در خاک وجودم دمید از روح خدا نسیمی

که جان دهد به تن من، روشنی بی‌نهایی

این جان، عشق است ، رحمان و رحیم، امین

به مهر و وفا زنده ، پاک و روشن و دین

از ازل تا ابد محکوم ما به عشق است

که راه زندگی به جز آن رهی نباشد، هست

خداوند مقلب القلوب است بی‌نشان

دل‌ها را می‌چرخاند ، هدایت بی‌دروان

وقتی دل من به سوی مخلوقی دیگر رود

آن تکان ، بر جان من نوری تازه‌سود

ناظر است او بر هر عشق و هر آه و لبخند

و آغوش مخلوق بس است برای دل خسته

#بهنام_محترمی#