تحلیلی بر ساختار قدرت جهانی، جایگاه ایران و نقش جریان‌های سیاسی وابسته

پس از تشکیل رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۷، ایالات متحده آمریکا به‌تدریج سرمایه‌گذاری راهبردی خود را بر اسرائیل متمرکز کرد و سیاست‌های کلان غرب را نیز در همین مسیر هم‌راستا نمود. از آن زمان، چارچوبی نانوشته بر مبنای «هر ده سال یک جنگ در خاورمیانه» پی‌ریزی شد، تا هم امنیت رژیم اسرائیل تضمین شود و هم منابع عظیم منطقه به شکل کنترل‌شده استخراج گردد.

در همین مسیر، واشنگتن به آرامی زیر پای رژیم پهلوی را خالی کرد و با تضعیف تدریجی آن، زمینه‌های تحولات بعدی را فراهم آورد. با این حال، برخی از محاسبات استراتژیک آمریکا و متحدانش – از جمله تجزیه ایران – تاکنون اجرایی نشده‌اند؛ دلیل اصلی این امر نیز، موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی ایران، وسعت سرزمینی و منابع عظیم آن است.

ایران در هیچ فرمولی از نگاه قدرت‌های غربی – چه از طریق مذاکره، و چه از مسیر تقابل – قابل‌پذیرش به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای مستقل نیست، چرا که این جایگاه بالقوه، نظم طراحی‌شده آمریکامحور در منطقه را به چالش می‌کشد.

در این میان، سیاست‌های دوگانه جریان‌های چپ و راست (اعم از اصلاح‌طلب و اصول‌گرا) که ریشه‌های فکری و تشکیلاتی آن‌ها در بنیان‌های فکری یهودی ـ صهیونیستی شکل گرفته است، برای آینده ایران تهدیدی جدی محسوب می‌شوند. این جناح‌بندی‌ها که عمدتاً از مدل‌های حزبی غربی الگوبرداری شده‌اند، از آغاز با هدف ایجاد انشقاق، کنترل ساختار قدرت و انحراف از استقلال فکری و عملی بنیان نهاده شدند.

زمان آن رسیده است که نظریه‌پردازی‌های مصنوعیِ جناح‌بندی‌های سیاسی جای خود را به تفکر ملی-مذهبی بدهد؛ تفکری که با شعار «نه شرقی، نه غربی» بنیان استقلال، عدالت و عزت ایران را تعریف کرده است و می‌تواند در برابر سلطه ساختارهای وابسته ایستادگی کند.

برای شناخت بهتر منشأ شکل‌گیری احزاب چپ و راست در جهان، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

احزاب چپ (سوسیالیست و کمونیست): با تأثیرات فکری کارل مارکس و فردریش انگلس، که هر دو از یهودیان اروپای مرکزی بودند، هدف اصلی آن‌ها ایجاد دولت‌های متمرکز و توده‌محور بود که در نهایت ابزار مناسبی برای کنترل یکپارچه جوامع از بالا به پایین فراهم می‌کردند.

احزاب راست (لیبرال و محافظه‌کار): با پشتوانه نظری افرادی چون آدام اسمیت و جان لاک، و با حمایت ساختارهای سرمایه‌داری یهودی‌تبار، این جریان نیز به‌نوعی نظم جهانی مبتنی بر کنترل بازار و سرمایه را شکل داد.


هر دو این جریان‌ها، علی‌رغم اختلاف‌های ظاهری، در خدمت حفظ نظم جهانی غرب‌محور و کنترل جوامع مستقل از طریق ابزارهای نرم و سخت عمل می‌کنند.

#بهنام_محترمی#