فشار به طبق ضعیف وامتیازی از بالا
فشار به طبقه ضعیف و امتیازگیری از بالا
در طول سالهای گذشته، یکی از معضلاتی که همواره جامعه ایران با آن مواجه بوده است، فشار به طبقات ضعیف و محروم و امتیازگیری از سوی قشرهای بالا و مسئولان است. به نظر میرسد که در مذاکرات مختلف بینالمللی و تصمیمات سیاسی، همواره این طبقه ضعیف بوده که بیشترین آسیب را دیده است و این در حالی است که امتیازاتی که از آنها به دست میآید، غالباً در دست کسانی است که به نوعی از قدرت یا سرمایه برخوردارند.
یکی از مثالهای روشن این امر، مسائل اقتصادی پس از مذاکرات ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای اروپایی است. از زمانی که این مذاکرات در دستور کار قرار گرفت، با وجود وعدههای مختلف، گویی تأثیرات آن بیشتر بر زندگی روزمره مردم و بهویژه طبقات ضعیف مشاهده شد. مثلاً یکی از مشکلات اساسی که همیشه مطرح بوده، مشکل تأمین برق در بسیاری از نقاط کشور بود که شاید بتوان گفت پس از این مذاکرات، این مشکل بهبود یافته است. با این حال، اگر چه این تغییرات در ظاهر مثبت به نظر میرسند، اما همچنان بسیاری از وعدهها در مورد بهبود رفاه عمومی و تقسیم عادلانه منابع به سرانجام نرسیدهاند.
اگر بخواهیم تحلیل دقیقتری از این وضعیت داشته باشیم، باید به تاریخچهای نگاه کنیم که در آن دولتها به دلایلی خاص سعی کردهاند به جای رسیدگی به مشکلات داخلی، بیشتر بر روابط خارجی تمرکز کنند. در این میان، کاش دولتها در راستای آگاهی مردم از وضعیت اقتصادی، یک نوع «وقایعنگاری» سالانه در خصوص وضعیت اقتصادی، بازار کار، حقوق کارگران و توزیع یارانهها منتشر میکردند. در گذشته، کتابهایی تحت عنوان "روزشمار" به چاپ میرسید که میتوانست راهی برای شفافسازی وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور باشد. اما متأسفانه امروزه چنین شفافیتی وجود ندارد.
اگر بخواهیم از آینده سخن بگوییم، شاید بهترین گزینه برای رهایی از شرایط موجود، یافتن تعادل میان تفکرات اقتصادی مختلف باشد. کشور نه به سمت لیبرالیسم و نه به سوی کمونیسم نباید حرکت کند. راهکار اصلی، حضور افرادی ملی و مذهبی است که بتوانند با درک واقعی از نیازهای مردم، همزمان منافع ملی را نیز در نظر بگیرند و در مسیر رشد و پیشرفت کشور گام بردارند.
#روزنامه_وبلاگ_پیشخوان۱۰۶۷#