الهی قلبی محبوب
که در خود محبت یافت، و در آن جز عشق نبیند،
که در زبانی جز ذکر تو نغمه‌ای ندارد.
الهی در دل من، شوق وصال تو موج زند،
که هیچ دلی جز دل من، تاب فراغ نداشته باشد.

وعقلی مقلوب
که از فهم و درک عمیق، همچون آب روان، گمراه است.
به هر طرف می‌رود، ولی جز تو را نمی‌یابد.
به عقل، راهی نیست جز تسلیم شدن در برابر حکمت تو.
هر دانایی‌اش به نادانی‌اش افزوده، و هر جهلش به روشنایی تبدیل می‌شود.

ونفسی معیوب
که در بند دنیا به دنبال آرزوهای دروغین است.
این نفس، همچون آینه‌ای است که در آن حقیقت نمی‌بیند.
الهی این نفس را از غبار خودخواهی پاک کن،
تا بتواند در جلال تو بازتاب یابد.

#بهنام_محترمی#