صحنه‌ای برای قدرت، نه عشق

ژاک لکان می‌گفت:
عشق، اغلب یک بازی مثلثی‌ست،
که در آن، میل نه به "معشوق"،
که به تصویر و جایگاه اوست...

در دنیای سیاست، این عشق،
کم‌کم جای خودش را به «ازدواج‌های تشکیلاتی» داده؛
نه برای دل،
که برای دکور.

بریژیت، مربی تئاتر بود،
و مکرون، شاگردی با آینده‌ای روشن.
اما امروز، آن کلاس،
شبیه‌تر است به صحنه‌ای برای تمرین قدرت،
تا آموزش نمایش.

ازدواجی میان نقش‌ها،
نه صرفاً میان انسان‌ها.
تصویر کامل یک نظام نمایشی،
که در آن، حتی رابطه‌ی شخصی،
به ابزار قدرت بدل می‌شود.

فرانسه، کشوری با تاریخ استعمار،
حالا هم با ژستی روشنفکرانه،
همان بازی را ادامه می‌دهد.
اما این‌بار نه با سلاح،
که با تریبون، رسانه، و ژست‌های فرهنگی.

مکرون عزیز،
متشکریم که نشان دادی
قدرت، گاهی لبخند می‌زند،
تئاتر بازی می‌کند،
و پشت صحنه،
نقشش را خوب بلد است...

#بهنام محترمی#